جمعه ۲۸ اردیبهشت ۰۳

شرح خبر:

به گزارش گروه بين‌الملل خبرگزاري فارس، از ماه‌ها قبل بسياري از رسانه‌هاي قبلي فردي به نام «رامي ادهم» را به عنوان «قهرمان كودكان حلب» معرفي كرده و با مصاحبه‌ها و برنامه‌هاي متعدد، وي را به چهره‌اي معروف در بحران سوريه تبديل كردند.

اما بررسي صورت گرفته در مورد اين فرد نشان داد كه افسانه «قهرمان كودكان» سرابي بيش نبوده و اين فرد بحران سوريه را به دستاويزي براي مطرح كردن خود بدل كرده است.

در ادامه متن كامل گزارش روزنامه «هلسينگين سانومات» در مورد وي آمده است:

 

اين داستان قشنگ‌تر از آنست كه واقعيت داشته باشد.

قاچاقچي اسباب‌بازي حلب در حالي داستان پروژه يتيمان حلب را راه‌اندازي كرده كه با تروريست‌ها در ارتباط است.

با بررسي‌هاي انجام شده از سوي تيم تحقيقي روزنامه «هلسينگين سانومات» مشخص شده است كه «رامي ادهم» امدادگري كه به خاطر كمك به بچه‌هاي يتيم در سوريه به شهرتي جهاني دست يافت، افكار عمومي را فريب داده است، با گروه‌هاي تروريستي رابطه‌اي محكم دارد و پروژه‌اش براي نجات كودكان يتيم حلب نيز با تقلب و عوام‌فريبي بسيار همراه بوده است. ادهم اين ادعاها را رد مي‌كند.

داستان اوليه چيزي وراي باور شماست: پدر شش فرزند كه خود سوري-فنلاندي است، زندگي خود را به تكرار در معرض خطر قرار مي‌دهد تا براي كودكان گرفتار در محاصره حلب، اسباب بازي و كمك بياورد. او براي رسيدن به حلب، شبانه و با پاي پياده كوهستان و تپه‌هاي گل‌آلود را طي مي‌كند.

«رامي ادهم» به سرعت با عنوان «قاچاقچي اسباب‌بازي در حلب» به قهرماني جهاني بدل مي‌شود.

داستان هيجان‌انگيز ادهم مشتاقانه در فنلاند و از جمله توسط «هلسينگين سانومات» (نويسنده همين مطلب) گزارش مي‌شود. ادهم در ميان افراد و سياستمداران مشهور در حضور مردم ديده مي‌شود. تا آنجا كه «جني هاوكيو» بانوي اول فنلاند، حامي حراج هنري بود كه سازمان غيردولتي ادهم كه مجمعي سوري-فنلاندي است به راه انداخت.

ادهم 42ساله، كه در اواخر دهه هشتاد ميلادي از سوريه به فنلاند مهاجرت كرده است، فروشگاه مكمل‌هاي غذايي در فنلاند را اداره مي‌كند.

 

«قاچاقچي اسباب بازي در حلب» اخيرا از سوي شبكه‌هاي اصلي خبري مانند «سي‌اِن‌اِن»، «اِن‌بي‌سي»، «بي‌بي‌سي» و «الجزيره» پوشش گسترده خبري دريافت كرده است. با توجهي كه پس از اين گزارشات جلب شده است، كمك‌هاي مالي به پروژه امدادرساني ادهم رشد چشمگيري داشته است. در همين چند ماه اخير ادهم مبلغي افزون بر 80000 يورو  از راه جذب كمك‌هاي مالي اينترنتي بدست آورده است.

اگرچه تحقيقات «هلسينگين سانومات» (روزنامه نويسنده يادداشت) كه در 21اُم اكتبر منتشر شد، زواياي ديگري از داستان ادهم را روشن ساخت.

در پروژه يتيمان حلب تخلف‌هاي بسياري انجام شده است. بر پايه مداركي كه هلسينگين سانومات به دست آورده است، مشخص شده كه داستان زخمي شدن ادهم، داستاني ساختگي بوده براي جلب توجه رسانه‌ها.

از سوي ديگر به تازگي در همين ماه اكتبر مشخص شده است ادهم با جنبش افراط‌گرايان ارتباط دارد. ادهم اين اتهامات را رد مي‌كند.

 

در تصويري كه به صورت عمومي در فيسبوك منتشر شده است، ادهم در كنار يك روحاني به نام «عبدالله المحيسني» ديده مي‌شود. در اين پست، ادهم به المحيسني مي‌گويد كه او «به اندازه صد هزار مرد مي‌ارزد» و «شيخي دوست داشتني» است و از وي با عنوان «نمونه‌اي از مجاهدين» ياد مي‌كند.

بر مبناي مطالعه انجام شده از سوي موسسه كارنگي، المحيسني با گروه‌هاي تروريستي داعش، جبهه‌النصره و احرار الشام همكاري كرده است. در تصويري ديگر ادهم با مرداني از يك گروه اسلام‌گراي تندروي ديگر نشسته است. بر پايه گزارش هلسينگين سانومات، ادهم سال 2014 با تيپ «لواء التوحيد» به سوريه آمده است.

افزون بر اين، ادهم پيام‌هاي زيادي در فيسبوك منتشر كرده كه در آن مسلمانان شيعه مذهب و كردها را مسخره كرده و جمعيت شيعه را «فرقه بيمار و تندرو» خوانده و خواستار آن شده كه همه مسلمانان شيعه مذهب از سوريه بيرون رانده شوند.

ادهم در دادگاه‌هاي فنلاند نيز به جرم ضرب و شتم و استفاده از مخدر محكوم شده و يك محاكمه تقلب مالياتي را نيز پيش رو دارد.

در ژانويه 2016 (دي ماه 1394) خبر زخمي شدن ادهم در جريان كمك‌رساني در بمبارن حلب، سر تيتر خبرگزاري‌هاي فنلاند بود.

خبر بار نخست از صفحه فيسبوك سازمان غير دولتي ادهم منتنشر شد كه مي‌گفت: «برادر ادهم از قربانيان بمباران امروز در حلب است. متاسفانه هنوز نتوانسته‌ايم با او تماس بگيريم».

سازمان غيردولتي «جامعه فنلاندي-سوري» سال 2014 در فنلاند به ثبت رسيد.

 

پست فيسبوكي مشابهي منتشر شد كه ادهم را در حالي كه سر و دست چپش باندپيچي شده بود نشان مي‌داد. دو روز بعد تصويري از ادهم در حالي كه در انوموبيلي نشسته بود منتشر شد با اين توضيح كه: «برادر رامي حالا در طرف تركيه‌اي مرز (سوريه) است. او براي مراقبت‌هاي پزشكي (به محل) برده شده و ممكن است فردا به فنلاند بازگردد».

هلسينگين سانومات مداركي بدست آورده كه نشان مي‌دهد زخمي شدن (ادهم) واقعيت نداشته و يك شيرين‌كاري تبليغاتي بوده است.

پيام‌هاي متني و صوتي رد و بدل شده در برنامه «واتس اپ» بر گروه تحقيقي هلسينگين سانومات روشن ساخت كه ادهم و دستيار پيشينش «سامي مشعل» داستان را با جزئيات كامل ساخته و پرداخته كردند تا آن را به رسانه‌هاي فنلاند بفروشند. صداي ادهم در پيام‌هاي صوتي قابل شنيدن است. برخي از پيام‌ها از شماره (سيم كارت) فنلاندي و برخي ديگر از راه اپراتور ترك فرستاده شده‌اند. هلسينگين سانومات اعتبار پيام‌هاي رد و بدل شده در «واتس اپ» را با يك كارشناس خبره فناوري اطلاعات چك كرده است.

 

 

 

سامي مشعل، عكاس سوري است كه به ادهم كمك كرد در حلب ويديو بسازد. ادهم همچنين براي دختر مشعل كه در حلب هدف يك تك تيرانداز قرار گرفت و زخمي شد، با فراخوان عمومي پول جمع كرد. پدر و دختر در حال حاضر در فنلاند به دنبال گرفتن پناهندگي هستند.

مشعل موافقت كرد تا مكالمات ذخيره شده در گوشي همراهش را در اختيار هلسينگين سانومات قرار دهد چون حس مي‌كرد ادهم از وي سواستفاده كرده است. مشعل مي‌گويد او به ادهم كمك كرده چون ادهم قول داده بود در زمينه مراقبت‌هاي پزشكي دختر زخمي‌اش در فنلاند به او كمك كند. يك كلينيك فنلاندي در نهايت هزينه جراحي را پرداخت كرد. مشعل به هلسينگين سانومات گفت: «ادهم مرا متقاعد كرد كه اگر به او كمك كنيم مردم بيشتري به يتيمان كمك خواهند كرد».

در پيام‌هاي ژانويه گذشته (دي ماه 94) واتس‌آپ، ادهم و مشعل داستان زخمي شدن ادهم را به اين صورت سرهم‌بندي مي‌كنند كه ادهم پس از حملات هوايي از ناحيه سر و دست زخمي مي‌شود. ادهم نوشته: «اخبار اينطور خواهد بود كه رامي ادهم در حملات حلب به سختي زخمي شده است.»

وي در ادامه نوشته: «بعد از ماجراي زحمي شدن من تلفنم را خاموش مي‌كنم و به مدت دستكم سه روز فيسبوك هم نخواهم آمد.»

آن‌ها قرار مي‌گذارند كه يكنفر از آشنايان اين دو از درمانگاه محلي باند و قلاب بياورد،. بعد از آن مشعل دوبار پيام داده و تاكيد كرده كه «بانداژ سر را فراموش نكنيد.»

ادهم در پيامي اينطور نوشته: «شايد با يتيمان درحالي كه دستم با قلاب به شانه آويزان شده ديدار كنم. يا شايد آنها به ديدار من در الكفاح بيايند. همان جايي كه به آنها اسباب بازي مي‌دهم. و همينطوري مجسمه من در هلسينكي ساخته مي‌شود و اشك همه درخواهد آمد.» ادهم به موسسه الكفاح در سوريه اشاره مي‌كند كه با ادهم همكاري مي‌كرده است.

در يكي ديگر از اين تبادل پيام‌ها، ادهم عكسي از خودش فرستاده كه به پهلوي راست كف يك اتومبيل افتاده و مرد ديگري خم شده تا به او كمك كند. مشعل يادآوري كرده كه «بايد اينطور به نظر برسد كه او در حالي كه مراقب بازوي توست، پشتت را گرفته است.» مشعل در ادامه افزوده «بايد پيش از آنكه بخواهي ديگران را متقاعد كني، خودت را متقاعد كني كه بازويت شكسته است».

ادهم پيش از «زخمي شدن» متني به انگليسي براي مشعل فرستاده كه بناست بعدا به عنوان اولين پست پس از حادثه در فيسبوك منتشر شود: «متاسفانه امروز ارتباط خود با برادر رامي ادهم را از دست داديم. گزارش‌هايي داريم كه از زخمي شدن وي در بمباران مناطق نزديك حلب حكايت دارد!»

متن شبيه همان چيزي است كه بعدا در فيسبوك منتشر شد.

بسياري از رسانه‌هاي فنلاند ماجراي زخمي شدن ادهم را با انتشار عكس‌هاي وي گزارش كردند. طولي نكشيد كه ادهم با بازوي زخمي در استديوهاي تلويزيوني در حالي كه ماجراي زخمي شدنش را تعريف مي‌كرد ديده شد و داستان ساختگي‌ خيرخواهي‌اش به شهرتي گسترده دست يافت.

 پيام‌هاي واتس‌آپ نشان مي‌دهد ادهم و مشعل بنا داشتند ويديويي ساختگي از بمباران منتشر كنند. مشعل به ادهم دراينباره پيشنهادهايي داده است. ادهم نوشته «تا الان چهار بار فيلمبرداري كرده‌ايم. سه تاي آنها خراب بوده». ويديو هيچگاه منتشر نشد. دليل آن هم عدم توافق افراد درگير در توليد ويديو درباره جزئيات بوده است.

چندي بعد اين زوج به مشكل خوردند. مشعل ادعا مي‌كند كه ادهم به او حمله كرده و او اين حمله را به پليس گزارش كرده است. مشعل همچنين درباره پيام‌هاي متني و صوتي واتس‌آپ با پليس صحبت كرده است.

در يكي از پيام‌هاي صوتي ادهم قول داده كه يك كارت شناسايي تقلبي براي مشعل درست كند. ادهم نوشته: «اگر بخواهي مي‌توانيم تقلب كنيم. چرا كه نه؟ من همين امروز يكي براي خودم درست كردم.»

 

ارتباط اينترنتي و تلفني در منطقه تحت محاصره شرق حلب، بسيار ضعيف است. منطقه زير حملات هوايي روسيه و نيروهاي دولتي سوريه است. «خالد صبحا» پس از تلاش‌هاي مكرر جواب تلفن را داد. او پروژه پشتيباني از يتيمان را در موسسه الكفاح راه‌اندازي كرده است. موسسه با ادهم همكاري كرده و ارتباط بسيار نزديكي با شورشي‌هاي اسلامي دارد.

در ابتدا صبحا نپذيرفت كه به هيچ وجه درباره ادهم گفتگو كند. دفتر موسسه اخيرا بمباران شده است: «ما مشكلات بزرگتري داريم. نمي‌خواهم با آدم پستي مثل او هيچ كاري داشته باشم.» صبحا اين سخنان را درباره ادهم گفت.

به يكباره صبحا با پيشنهاد گفتگو موافقت كرد. بنا بر آنچه وي گفت همكاري موسسه الكفاح با ادهم از سال 2013 آغاز شد. ادهم براي آنها بسته‌هاي كمك شامل لباس و غذا مي‌آورد. فعاليت‌هاي بشردوستانه اين موسسه به گفته مديران آن يتيمان و آوارگان را شامل مي‌شده است. صبحا مي‌گويد: «فكر مي‌كرديم آدم خوبي است. اگر يك نفر آدم خوبي نباشد چرا بايد هزاران كيلومتر راه را تا اينجا سفر كند؟ اگرچه يك مقدار به صداقت (ادهم) شك كرده بودم. او آنقدر در رسانه‌هاي فنلاند معروف شد كه مغرور شد.»

آژانس كمك‌رساني ادهم در فتلاند براي هر يتيم در ماه 35 يورو دريافت مي‌كند. هر اهدا كننده سرپرستي يك يتيم در حلب را بر عهده مي‌گيرد. به اهداكنندگان اطمينان داده مي‌شود كه پول آن‌ها مستقيم براي كمك به بچه‌ها صرف مي‌شود و گواهي عكس‌دار هر كودك با جزئيات به اهدا كننده فرستاده مي‌شود.

در سوي ديگر خالد صبحا مي‌گويد براي هر كودك بين 9 تا 20 يورو در ماه از سوي موسسه فنلاندي دريافت مي‌كند. اين رقم بسيار كمتر از آن چيزي است كه ادهم ادعا مي‌كند. پوند سوريه از زمان آغاز جنگ سقوط كرده و ارزش خود را از دست داده است كه بر مبناي آن صبحا ميزان ارز دريافتي لازم براي كمك را كاهش داده است.

صبحا مي‌گويد در ابتدا موسسه از ميزان كمكي كه ادهم از اهداكنندگان فنلاندي دريافت مي‌كرد اطلاع نداشت. او رسيدهاي مهر شده موسسه را براي هلسينگين سانومات فرستاده است. الكفاح از آلمان هم كمك دريافت مي‌كند.

برخلاف آنچه ادهم ادعا مي‌كند، صبحا مي‌گويد اين غيرممكن است كه كمك اهداكننده دقيقا به يك كودك خاص داده شود. دليل اصلي بر مبناي آنچه صبحا مي‌گويد اينست كه تعداد افراد تحت محاصره در حلب مرتب در حال تغيير است.

در ژوئن گذشته (خرداد ماه) صبحا به همكاري با ادهم پايان داد: «او را انداختم بيرون. به او گفتم يتيمان به تو نياز ندارند. اجازه نمي‌دهم كسي با بهره‌برداري از يتيمان سوريه و حلب به پول و شهرت برسد.». صبحا مي‌گويد اين كارهاي غيرقانوني را به اطلاع مجمع سوري-فنلاندي رسانيده است. بنا به گفته صبحا از ماه ژوئن مجمع سوري-فنلاندي قول داده كه مبلغ 35 يورو در ماه را براي يتيمان بپردازد. وي اضافه مي‌كند مبلغ پرداختي ماه اوت و ماه سپتامبر (مرداد و شهريور) هنوز به دست آنها نرسيده است. پروژه يتيمان حلب نيز به كار خود پايان داده است.

 

هلسينگين سانومات با ادهم تماس گرفته و او تمامي اتهامات را به تاكيد رد مي‌كند. ادهم همچنين ساختگي بودن داستان زخمي شدنش در بمباران حلب را هم رد مي‌كند و مي‌گويد شايد «درباره برخي چيزها شوخي كرده باشد» ولي هدفش فريبكاري نبوده است: «اين اتهام مسخره‌اي است. كسي نمي‌تواند همچين داستاني سر هم كند. من در منطقه جنگي و در جاي خطرناكي بودم».

ادهم همچنين ارسال مبالغ كمتر از 35 يورو به موسسه الكفاح را رد مي‌كند و مي‌گويد كمك‌ها در قالب چيزهايي غير از پول ارسال شده است. ادهم ادعا مي‌كند از 35 يورو كمك اهدا شده به هر كودك حدود 33 يورو رسيده است. ادهم براي اثبات ادعايش رسيدهايي به هلسينگين سانومات فرستاده كه با آنچه خالد صبحا مي‌گويد بسيار متفاوت است.

ادهم تاييد مي‌كند كه همكاري‌اش با الكفاح از ماه اوت قطع شده و دليل آنرا عدم پذيرش اقدام موسسه در ارسال كمك به همه بچه‌ها ذكر مي‌كند. ادهم مي‌خواهد هر اهداكننده از يك كودك خاص حمايت كند و مي‌گويد مجمع سوري-فنلاندي 260 يتيم در حلب دارد.

پس از تماس هلسينگين سانومات با حل در روز سه‌شنبه ادهم اعلام كرد كه پروژه به كار خود پايان مي‌دهد. روز چهارشنبه كمپين جلب كمك‌هاي مالي ادهم نيز كه تا آن زمان 80،000 يورو جمع كرده بود به طور نلگهاني به كار خود پايان داد.

بسياري از مردم فنلاند كه به اين پروژه كمك كردند برين باور بودند كه ادهم مي‌تواند كمك‌ها را به حلب برساند و كمك‌هاي آنها براي مخارج راهبري و واسطه‌ها هزينه نخواهد شد. كودكان فنلاندي نيز با اهداي اسباب بازي و پول توجيبي‌هايشان به پروژه ادهم كمك كرده‌اند.

يك مرد سوري ساكن فنلاند كه به مدت يكسال به پروژه ادهم كمك كرده و همچون بسياري ديگر نخواسته نامش افشا شود مي‌گويد چيزي از ادهم نمي‌دانسته جز كار بشردوستانه‌اش. او پول را نقدي به ادهم مي‌داده و وقتي ناگهان درمي‌يابد كه جمع پول دريافتي موسسه الكفاح از مبلغي كه به ادهم مي‌دهد بسيار كمتر است، اهداي كمك را متوقف كرده است: «رامي به قله شهرت رسيد، اما نمي‌دانست كه از آنجا ديگر راهي جز سقوط برايش نيست».

 

در ادامه تحقيقاتي كه براي نوشتن اين يادداشت انجام شد هلسينگين سانومات با بسياري از سوري‌هاي ساكن فنلاند گفتگو كرد. بسياري از انها گفتند كه به ادهم اعتماد نداشته و مي‌خواستند فاصله‌شان با فعاليت‌هاي او را حفظ كنند.  اين افراد بخاطر ترس از انتقام ادهم، كه چندين محكوميت براي حمله و ضرب و مخدر دارد، خواستند كه ناشناس باقي بمانند. آن‌ها همچنين نگراني عميقي داشتند ازينكه افشاي موضوع ادهم مردم را در اهداي كمك به مناطق جنگزده سوريه بدبين كند. با اين وجود هنوز براي گفت‌وگو تمايل داشتند چون نگران بودند كه ادهم اعتبار سوري‌ها و تلاش‌ها براي ارسال كمك را به طور گسترده‌تري زير سوال ببرد.

 

تا اينجا روشن شده كه امدادرساني ادهم از بسياري جهات اشكال‌دار بوده است. او واقعا از مناطق شرق حلب در طول جنگ داخلي بازديد كرده و زندگي‌اش را براي رساندن كمك به سوريه در معرض خطر قرار داده است. بر مبناي گفته‌هاي سامي مشعل اسباب بازي‌ها و كمك‌ها واقعا به كودكان سوري رسيده است ولي داستان براي جلب بيشترين توجه رسانه‌اي، به طور اغراق آميزي بيان شده است. هنوز مشخص نيست همه كمك‌هايي كه ادهم جمع كرده كجا هزينه شده است.

جنگ سوريه ششمين سال خود را ميگذراند و داستان «قاچاقچي اسباب‌بازي حلب» توقفي بر نوميدي حاضر در واقعيت بود. داستاني كه مردم واقعا دوست داشتند باور كنند حتي با وجود اينكه جزئياتي همچون حمل ده‌ها كيلو اسباب‌بازي از فنلاند تا منطقه جنگي دوردست در سوريه هيچ توجيه اقتصادي ندارد.

وضعيت اسف‌بار در حلب ادامه دارد. غذا كمياب است و سازمان‌هاي بين‌المللي كمك‌رسان در تلاشند در فاصله آتش‎بس‌هاي احتمالي محموله‌هاي كمك را به شهر اعزام دارند.


خبر تصادفي:
ادعاي يك موسسه تحقيقاتي در لس آجلس واقع در كشور آمريكا گوياي اين است كه راننندگان اتومبيلهاي بنز و bmw بيشتر از ساير رانندگان در معرض سرطان چشم قرار دارند. اين موسسه تحقيقات خود را روي 29 اتومبيل و از 15 شركت توليد اتومبيل معتبر دنيا انجام داد و مشخص شد شيشه هاي كناري اتومبيل هاي مذكور نسبت كمتري از اشعه ماوراي بنفش را جذب مي كند. اين در حالي است كه شيشه كناري خودروهاي لكسوس بهترين عملكرد را داشته است. البته ناگفته نماند اين بررسي ها در خودروهاي مدرن و معتبر دنيا انجام شده و در ديگر خودروسازي ها به آن اهميت خاصي داده نمي شود

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.